به بهانه چهار سالگی وبلاگم ..

وبلاگم چهار ساله شده است . همیشه گفته ام احساس مادرانه ای به این جا دارم. از انحصاری بودن مدت هاست وبلاگم در امده است . چندین و چند مخاطب دارد .. اما خوب دلتنگ هم میشود . خاطرات را که نمیشود دیلیت کامل کرد ..ردی .. اثری .. عمیق

باید ممنون باشم از تو .. برای جسارت که یاد گرفتم از تو ..برای خواندن جامعه شناسی که هنوز به تو برای گام نهادن در این رشته بسیار ..بسیار مدیونم .. برای حضور مهربانت در لحظه های سخت .. برای صبوری با الهه بد اخلاق .. برای یک عالمه چیز ریز و درشت ... باور کن من از صمیم قلبم از تو ممنونم .. میدانم ..خوب میدانم که بی انصافم ! تو ببخش .. هیچ وقت فرصت نشده است که از تو تشکر کنم برای دوست بودنت .. چهار سالگی وبلاگم زمان خوبی است .

قرار است فردا

دو سه غزل به یک پری دریایی بفروشم

اخر من یاد گرفته ام دریا را با دریا بشویم

خود را باشعر

راستش را بخواهی ری را یک روز پشت همین پرچین  

چشم های یک آهو را بوسیدم

بعد به من گفتند آهو نبود

دو سه کبوتر به لکنت زبانم خندیدند

ولی مگر من از رو می روم !

سید علی صالحی

تمام ... واقعا تمام !