برای دخترک قصه ای که به آخر نرسید ....
چیزی برای گفتن ندارم .... گرچه خیلی دلم میخواهد حرف بزنم .... خیلی ...حس میکنم چقدر او دوستش داشت ... وقتی امروز برایم حرف زد ..... هیچ چیز نمیتوانم بگویم ..چز این که امروز اشک چشم های تو با تمام اشک های بقیه فرق داشت ..
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 23:57 توسط امپراطور
|